پیشینه تحقیق و مبانی نظری تعهد، عدالت سازمانی ،
در جوامع امروزی كه افراد بخش قابل توجهی از فعالیتهای روزانه شان را صرف كسب درامد می كنند و یا از طریق اموزش های مختلف خود را برای فعالیتهای شغلی اماده می
پیشینه تحقیق و مبانی نظری تعهد، عدالت سازمانی ، رضایت شعلی و رفتار اخلاقیعنوان: پیشینه تحقیق و مبانی نظری تعهد، عدالت سازمانی ، رضایت شعلی و رفتار اخلاقی فرمت فایل: word تعداد صفحات: 85 توضیحات در جوامع امروزی كه افراد بخش قابل توجهی از فعالیتهای روزانه شان را صرف كسب درامد می كنند و یا از طریق اموزش های مختلف خود را برای فعالیتهای شغلی اماده می سازند، به همین دلیل بحث از اشتغال و بررسی همه جانبه در خصوص ماهیت ان اهمیت زیادی پیدا نموده است. زیرا ممكن است این افراد فاقد مهارت های لازم باشند،علاقمند نبوده و یا از شغل خود راضی نباشند. اما قسمتی از انگیزه ها و بهره وری در شغل به هماهنگی بین خصوصیات شغلی با توانایی ها، نیازها، علایق و ارزش های افراد بستگی دارد. این هماهنگی سبب رضایت شغلی فرد می گردد و فقدان ان سبب نارضایتی . نگرش رضایت شغلی درسالهای اخیر بیشترین توجه را به خود جلب نموده است(قلی پور،1386،370). اگرچه رضایت شغلی یک نگرش فردی است اما آثار وپیامدهای ان برای سازمان ها اهمیت زیادی دارد رضایت شغلی باعث میشود بهروری فرد افزایش یابد فردنسبت به سازمان متعهد شود سلامت جسمی وروانی فرد تضمین شود روحیه فرد افزایش یابد از زندگی راضی باشد ومهارتهای جدید شغلی را به سرعت کسب نماید . 2-1-1- مفهوم وتعاریف رضایت شغلی یكی از عامل هایی كه رفتار سازمانی هر فرد را به شدت تحت تأثیر قرار می دهد رضایت شغلی است . رضایت شغلی احساس مثبت و منفی و نگر شهایی كه درباره ی شغل خود داریم رامنعكس می كند كه به تعداد ز یادی از عامل های مربوط به كار وابسته است و دامنه ی آن از جایی كه ما قرار داریم تا جایی كه احساسی از تحقق در وظایف خود به دست می آوریم ، ادامه دارد (مهداد، 1384 ،59). رضایت شغلی تعاریف متعددی بعمل آمده كه به برخی از آنها اشاره می شود. اغلب گفته می شود كه یك كارمند خوشحال بایستی با شغلش ارضا شود. اهمیت رضایت شغلی از آنجا ناشی می شود كه بیشتر افراد تقریباً نیمی از ساعات بیداری خود را در محیط كاری می گذرانند . هاپاك رضایت شغلی را مفهومی پیچیده و چندبعدی تعریف می كند كه با عوامل روانی، جسمانی و اجتماعی ارتباط دارد. تنها یك عامل موجب رضایت شغلی نمی شود بلكه تركیب معینی از مجموعه عوامل گوناگون سبب می گردند كه فرد در لحظه معینی از زمان از شغلش احساس رضایت نماید و به خود بگوید كه از شغلش راضی است و از آن لذت می برد. فرد با تأكیدی كه بر عوامل مختلف از جمله درآمد، ارزش اجتماعی شغل، شرایط كار و فرآورده های اشتغال در زمان ها ی متفاوت دارد. به طرق گوناگون احساس رضایت از شغلش می نماید. نویسنده فوق الذكر تلقی شغلی را با رضایت شغلی مقایسه نموده است. طرز تلقی شغلی عبارت است از عكس العمل فرد نسبت به جنبه ای از كارش و مجموعه طرز تلقی های فرد نسبت به جوانب مختلف حرفه اش رضایت شغلی او را تشكیل می دهد (شفیع آبادی،۱۳۷۲،۱۲۴) . بخشی از رضایت شغلی از مقایسه شرایط واقعی كار با انتظارات از كار و بخش دیگر از طرز تلقی افراد نسبت به كار حاصل می شود. پس در محیط كار طرز تلقی های فرد می تواند عاملی برای ایجاد انگیزه و رضایت باشد. در واقع طرز تلقی میزان احساس مثبت فرد نسبت به هدف یا موضوع خاص می باشد. همانطور كه قبلاً گفته شد ادراك فرد از شغلش بهتر از شغل بوده و طرز تلقی فرد از شغل باید در طراحی شغل و انگیزش مدنظر باشد ( الوانی، ۱۳۷۴ ،۱۵۸). رضایت شغلی عبارتست از :حدی ازاحساسات ونگرشهای مثبت كه افراد نسبت به شغل خود دارند وقتی یك شخص می گوید دارای رضایت شغلی بالایی است این بدان مفهوم است كه او واقعاً شغلش را دوست دارد . احساسات خوبی درباره كارش دارد وبرای شغلش ارزش زیادی قائل است نتایج تحقیقات نشان می دهد كه كاركنان با رضایت شغلی بالاتر ، از نظر فیزیك بدنی و توانایی ذهنی در وضعیت خوبی قراردارند. رضایت شغلی حالتی مطبوع ، عاطفی و مثبت حاصل از ارزیابی و یا تجارب شغلی است ، مفهومی دارای ابعاد ،جنبه ها و عوامل گوناگون كه باید مجموعه آنها را درنظرگرفت . ازجمله این عوامل،می توان به صفات كارمند ، نوع كار ، محیط كار، و روابط انسانی كاراشاره نمود(وودمن[1]،53،1996).هالند[2] (1985) رضایت ، پیشرفت و ثبات در شغل را مبتنی بر همگونی شخصیت و محیط فرد می داند . گرینبرگ [3](1990)رضایت شغلی را احساسات مثبت و منفی ، اعتقادات و نگرش های هر فرد نسبت به شغلش یا بعبارتی عكس العملهای شناختی و ادراكی ، ارزشی افراد نسبت به شغلشان می داند(میرسپاسی ،1375، 120). چندان ، رضایت شغلی را عبارت ازحدی از احساسات و نگرش های مثبت كه افراد نسبت به شغل خود دارند می داند(چندان،1977،86).رضایت شغلی گستره ای است كه در آن محیط كاری تقاضاهای فرد را برآورده می كند . از این رو جهت رضایت شغلی را می توان به بهترین وجه فرایندی ارزشیابی تعریف كرد كه آنچه را فرد دارد دربرابرآنچه خواستار آن است بررسی می كند (گتی1989). این مفهوم را می توان در نظریه رابینز (1993) نیز جستجو كرد . به اعتقاد وی رضایت شغلی حاصل تفاوت میان مقدار پاداش هایی كه فرد دریافت می كند با مقدار پاداشی است كه فكر می كند باید دریافت كند . شخصی كه واجد سطح بالایی ا زرضایت شغلی است ، نسبت به شغل خویش بازخوردی مثبت وشخص فاقد رضایت نسبت به شغل بازخوردی منفی دارد (هومن ،1380،9). از نظر سازمانی ، سطح بالای رضایت شغلی منعكس كننده جوسازمانی بسیار مطلوب است كه منجر به جذب و بقاء كاركنان می شود (مقیمی،1377،132). ازتعاریف ارائه شده درباره رضایت شغلی چنین برمی آید كه این مفهوم بیانگر احساسات و نگرشهای مثبتی است كه شخص نسبت به شغلش دارد وقتی گفته می شود كه كسی از رضایت شغلی سطح بالایی برخوداراست ، یعنی به طوركلی ، شغلش را دوست دارد ، برای آن ارزش زیادی قائل است و به گونه ای مثبت به آن می نگرد و در مجموع از احساس خوب و مطلوبی نسبت به آن برخوردار است ( شفیع آبادی،1375، 279). رضایت شغلی بیانگر این است كه فرد تا چه اندازه كار خود را دوست دارد . آن عبارتست از ارزیابی شخص در مورد شغل خودش؛ اینكه در یك ارزیابی كلی آیا فرد احساس مثبتی به عوامل شغلی خود دارد یا نه . این ارزیابی شامل ویژگیهای شغلی ادراك شده، احساسات كاری و محیط كاری می شود . رضایت شغلی شامل رضایت از نفس كار، پرداخت، ارتقاء، همكاران و سرپرستی می شود(اسمیت [4]،76،1969). [1]. Wood man [2].Halhound [3]. Greenberg [4]. Smith فهرست مطالب
دریافت فایل جهت کپی مطلب از ctrl+A استفاده نمایید نماید |